والدین پایبند به اجرای قوانین رسانه‌ای باشند
دسته‌بندی:
تاریخ انتشار:
۳ آبان ۱۴۰۱
لینک کوتاه:
https://bmtc.ir/?p=16376

وقتی قواعد و قوانین وضع می‌شود، همه اعضای خانواده باید به آن وفادار باشند؛ این‌طور نباشد که پدر و مادر این قواعد و قوانین را اجرا نکنند و هر زمان که خواستند گوشی دست بگیرند و هر مقدار خواستند برنامه‌های تلویزیونی مشاهده کنند، اما از فرزندان خود تقاضا کنند که شما مراعات کنید.

در دنیای کنونی با فراگیر شدن رسانه‌ها و ابزار ارتباطی، تربیت رسانه‌ای یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که باید مدنظر والدین قرار گیرد تا نسبت به روند تربیتی فرزندان خود کنترل و تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند.

در این درس گفتار‌ها دکتر سعید مدرسی، کارشناس مسائل تربیتی و سواد رسانه‌ای به بیان نکاتی مهم در موضوع قانون‌گذاری رسانه‌ای در خانواده می‌پردازد.

استاد سعید مدرسی در پنجمین قسمت از این مجموعه به موضوع «تربیت خانواده محور» پرداخت که مشروح آن را در ادامه مشاهده می‌کنید و می‌خوانید.

«در جلسات گذشته درباره آداب کاربری رسانه در خانواده و مؤثر شدن حکمرانی تربیتی والدین با با هدف اینکه عرصه تربیت رسانه محور را مجدداً به سمت عرصه تربیت خانواده محور سوق دهیم و همچنین در زمینه آداب کاربری و قانون‌گذاری رسانه‌ای با یکدیگر گفت‌وگو و ملاحظات لازم را برای وضع قوانین را با یکدیگر مطرح کردیم. یکی از نکاتی که لازم است در ادامه مباحث و اصول قانون‌گذاری و هنجارسازی و برنامه‌ریزی مدنظر قرار دهیم این است که این قواعد و قوانین باید کمی و قابل پایش هم باشند.

برای مثال ممکن است به فرزندم بگویم: «عزیزم شما از فردا یک مقدار کمتر تلویزیون مشاهده کن» او هم می‌گوید: «چشم پدر جان یا چشم مادر جان، من از فردا کمتر تلویزیون مشاهده می‌کنم» بعد شما مجدد مشاهده می‌کنید که فرزند عزیزتان همچنان همان مدل از فضای رسانه استفاده می‌کند بعد شما به او می‌گویید که «عزیزم مگر من به شما نگفتم که کمتر استفاده کن!» او هم می‌گوید: «خب من کمتر استفاده می‌کنم.» مشکل به نظر شما کجاست؟

در پاسخ باید عنوان کرد که ما به‌صورت کمی مشخص نکردیم که منظورمان از کمتر چیست؟ متناسب با هر سن و سالی چه مقدار باید مصرف شود؟ پس طبیعتاً ما نیازمند این هستیم در فرآیند گفت‌وگویی کمی با فرزندان خود صحبت کنیم برای مثال به فرزندانمان بگوییم «شما برنامه‌ریزی خود را طوری تنظیم کن که فقط دو بار در روز تلویزیون مشاهده کنی» یا در رفت و برگشت کلامی به‌صورت مشارکتی به این نتیجه می‌رسیم که فرزند من روزی یک ساعت یعنی ۶۰ دقیقه تلویزیون مشاهده کند؛ حالا اگر این ۶۰ دقیقه تبدیل به ۱۲۰ دقیقه شد، قابل پایش است و والدین می‌توانند در مورد این افزایش ساعت با فرزند خود گفت‌وگو کنند؛ نمی‌توان گفت می‌خواهم فرزندم کمتر استفاده کند و او هم عنوان کند که من کمتر استفاده می‌کنم.

برای مثال زمان استفاده از یک بازی رایانه‌ای ممکن است ۴۵ دقیقه طول بکشد لذا پدر و مادر در توافق با فرزند خود می‌گویند که «شما در طول روز دو بار آن هم به مدت ۴۵ دقیقه می‌توانی از بازی استفاده کنید» و به این نتیجه مشترک با هم می‌رسند که این زمان مشخص‌شده کافی است، حالا می‌توان در مورد آن پایش به عمل آورد و اگر احیاناً خلاف این قرار اتفاق افتاد در مورد مکانیسم‌های جبرانی آن نیز می‌توان با فرزند خود صحبت کنند.

برای مثال در مورد تعداد برنامه‌های تلویزیونی با فرزند می‌توان صحبت کرد که «عزیزم شما دو برنامه از شبکه پویا یا نهال مشاهده و سپس به بقیه کار‌های خود رسیدگی کن» دیگر می‌توان متوجه شد که این دو برنامه نباید ۵ برنامه شود که اگر این اتفاق رخ داد طبیعتاً آن آداب مصرف رسانه‌ای دچار اختلال می‌شود.

نکته بعدی که باید مدنظر قرار گیرد این است که وقتی این قواعد و قوانین وضع می‌شود، همه اعضای خانواده باید به آن وفادار باشند؛ این‌طور نباشد که پدر و مادر این قواعد و قوانین را اجرا نکنند و هر زمان که خواستند گوشی دست بگیرند و هر مقدار خواستند برنامه‌های تلویزیونی مشاهده کنند، اما از فرزندان خود تقاضا کنند که شما مراعات کنید. اگر قرار است ضمانت اجرایی لازم برای قواعد و قوانین داخل خانواده پیاده‌سازی شود بهترین الگو برای فرزندان، پدران و مادران هستند.

عبدالرحمان جامی در شعری می‌گوید: «ذات نایافته از هستی‌بخش؛ کی تواند که شود هستی‌بخش» در ابتدا باید والدین از باب الگو بودن خود این قواعد و قوانین را پیاده‌سازی کنند تا فرزندان آنان با نگاه به ایشان این الگو‌ها را پیاده‌سازی کنند و این‌گونه نباشد که پدران و مادران از قاعده مستثنی باشند. در جلسات آینده به سایر موارد و اصول قانون‌گذاری رسانه‌ای در خانواده خواهیم پرداخت.»

+این مطلب اولین بار با عنوان «اصول قانونگذاری رسانه‌ای در خانواده/5 والدین پایبند به اجرای قوانین رسانه‌ای باشند» روز ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ در خبرگزاری ایکنا منتشر شده است.