شبکه‌‌های اجتماعی چه استنباطی از شما دارند؟
تاریخ انتشار:
۱۴ دی ۱۴۰۰
لینک کوتاه:
https://bmtc.ir/?p=12746

آن‌ها، خیلی بیشتر از چیزی که فکر می‌کنید، دربارۀ شما می‌دانند.

امنیت در فضای مجازی بحثی است داغ که به خصوص با مفهوم حریم خصوصی گره خورده است. شاید بین اطرافیانتان کسانی را دیده باشید که خیلی مراقب‌اند هیچ ردّی از اطلاعات شخصی خود روی اینترنت نگذارند. این افراد سمت شبکه‌های اجتماعی نمی‌روند یا، اگر بروند، محتاطانه مطلب پست می‌کنند. آن‌ها هیچ اطلاعاتی در مورد زندگی شخصی‌شان به اشتراک نمی‌گذارند و کل اینستاگرام را هم اگر بگردید هیچ عکسی از آن‌ها پیدا نمی‌کنید. بعضی‌ها فکر می‌کنند با این کارها از حریم خصوصی خود محافظت می‌کنند، اما اشتباه می‌کنند.

حفظ حریم خصوصی لایه‌های مختلفی دارد. معنی آن برای خیلی از افراد این است که از اطلاعات و فایل‌های شخصیشان سوء استفاده نشود. اما این مفهوم خیلی گستره تر است. کشف خصوصیات اخلاقی، علاقه‌مندی‌های شما و ده‌ها ویژگی دیگر شما توسط شبکه‌های اجتماعی، مصداقی از پایمال شدن این حریم است.

افرادی که نگران حریم شخصی هستند، معمولاً می‌کوشند در فضای مجازی «مراقب» باشند. این افراد سمت شبکه‌های اجتماعی نمی‌روند یا اگر بروند، محتاطانه مطلب پست می‌کنند. آن‌ها هیچ اطلاعاتی در مورد باورهای دینی، زندگی شخصی، وضعیت سلامت و دیدگاه‌های سیاسی خود به اشتراک نمی‌گذارند و می‌پندارند با این کار از حریم شخصی خود محافظت می‌نمایند.

اما اشتباه می‌کنند. با توجه به پیشرفت‌های تکنولوژیک و حجم عظیم داده‌ای که اکنون در مورد میلیون‌ها فرد دیگر در دسترس است، دیگر احتیاط برای محافظت از حریم شخصی کافی نیست. الگوریتم‌های کامپیوتری و تحلیل شبکه‌ها امروزه می‌تواند با دقتی نسبتاً بالا طیف وسیعی از اطلاعات را در مورد شما استنباط کند که شاید هرگز فاش نکرده باشید، مواردی نظیر حس‌وحال، باورهای سیاسی، گرایش‌ها و وضعیت سلامتتان.

ایدۀ کلی «استنباط داده» چیز جدیدی نیست. مدت‌هاست که خرده‌فروشان، سازمان‌های خیریه و سیاست‌مداران لیست‌های مشترکین مطبوعات را می‌خرند چون اطلاعات مفیدی در مورد دیدگاه‌های مردم در اختیارشان می‌گذارد. برای مثال در جامعه آمریکا کسی که مشترک وال‌استریت‌ژورنال است احتمال بیشتری دارد حامی جمهوری‌خواهان باشد تا کسی که مشترک روزنامه نیشن یا موارد مشابه است.

اما تکنولوژیِ امروزی در سطحی بسیار بالاتر عمل می‌کند. به مثالی از فیسبوک دقت کنید. در سال ۲۰۱۷، روزنامۀ آستریلین مقاله‌ای منتشر کرد بر مبنای سندی لورفته از فیسبوک. این سند افشا می‌کند که شرکت فیسبوک به تبلیغ‌کنندگان گفته که می‌تواند پیش‌بینی کند کاربران جوان ازجمله نوجوانان چه زمان احساس «ناامنی» و «بی‌ارزشی» می‌کنند یا چه زمانی نیازمند «تقویت عزت‌نفس» هستند. فیسبوک ظاهراً می‌توانسته با نظارت بر عکس‌ها، پست‌ها و دیگر داده‌های رسانۀ اجتماعی این اطلاعات را استنباط کند.

 

 

البته فیسبوک این را انکار کرد که اجازه می‌دهد تبلیغ‌کنندگان بر اساس این خصایص افراد را هدف قرار دهند، اما به احتمال قریب‌به‌یقین توانایی این کار را دارد. اتفاقاً پژوهشگران دانشگاهی هم سال گذشته نشان دادند که می‌توانند با تحلیل داده‌های شبکۀ اجتماعی کاربران فیسبوک افسردگی آن‌ها را پیش‌بینی کنند؛ بماند که آن‌ها نسبت به شرکت فیسبوک به داده‌های خیلی کمتری دسترسی داشتند. حتی اگر فیسبوک امروزه علناً برای این توانایی خود تبلیغ نمی‌کند که می‌تواند اطلاعات مربوط به سلامت ذهنی حال یا آینده‌تان را از روی فعالیتتان در شبکۀ اجتماعی به‌دست آورد، همین که این شرکت (و دیگر کنش‌گران نامرئی‌تر) می‌توانند چنین کنند باید برایتان نگران‌کننده باشد. باید تأکید کرد که استنباط‌های محاسباتیِ امروزی صرفاً به این کفایت نمی‌کنند که کاربران فیسبوک جملاتی مثل «افسرده‌ام» یا «حالم خیلی بد است» را پست کرده باشند. این تکنولوژی بسیار از این حرف‌ها پیچیده‌تر است: حجم عظیمی از داده‌ها برای الگوریتم‌های یادگیری ماشینی فراهم می‌شود و خودِ برنامۀ کامپیوتری می‌تواند دسته‌بندی کند که چه کسی بیشتر در معرض افسردگی است.

استنباط محاسباتی اگر برای اهداف شرافتمندانه استفاده شود می‌تواند چیز خارق‌العاده‌ای باشد. پیش‌بینی افسردگی قبل از بروز سمپتوم‌های کلینیکی موهبتی برای سلامت عمومی خواهد بود، و به همین خاطر است که دانشگاهی‌ها بر روی این ابزار پژوهش می‌کنند؛ آن‌ها رؤیای تشخیص زودهنگام و پیشگیری را دارند.

اما این ابزار، نگران‌کننده هم هستند. افرادی که در اینستاگرام عکس پست می‌کنند به‌ندرت خبر دارند که شاید وضعیت سلامت ذهنی‌شان را در اختیار تمام افرادِ مجهز به قدرت محاسباتی کافی قرار داده‌اند.

نمونۀ مشکل‌ساز دیگری از استنباط مربوط به شمارۀ تلفن است. شمارۀ تلفنْ روزبه‌روز دارد به شناساگری تبدیل می‌شود که عملکردی شبیه به کد ملی دارد، چون مخصوص خودتان است. حتی اگر سمت فیسبوک و دیگر رسانه‌های اجتماعی نروید، بازهم شمارۀ تلفن شما بی‌شک در فهرست مخاطبین بسیاری از افراد دیگر است. اگر آن‌ها از فیسبوک (یا اینستاگرام یا واتس‌اپ) استفاده می‌کنند، قبلاً از آن‌ها خواسته شده تا اطلاعات مخاطبانشان آپلود شود تا به یافتن «دوستانشان» کمک کند، و بسیاری از افراد این درخواست را تأیید می‌نمایند.

وقتی شمارۀ شما در چند آپلود ظاهر شود، فیسبوک می‌تواند شما را در یک شبکۀ اجتماعی جاگذاری کند و این امر باعث می‌شود بتواند چیزهایی را در مورد شما استنباط کند، چون ما معمولاً شبیه به افراد درون مجموعۀ اجتماعی‌مان هستیم (فیسبوک حتی پروفایل «سایه» هم برای افراد غیرکاربر نگه می‌دارد).

چاره چیست؟ طراحی گوشی‌ها و ابزارهای دیگری که حفاظت قوی‌تری از حریم شخصی دارند می‌تواند نقطۀ شروع باشد. مقررات دولتی مربوط به جمع‌آوری و جریانِ داده نیز به کندکردن این فرایند کمک می‌کند. اما این راهکار کامل نیست. ما همچنین باید قوانینی وضع کنیم که استفاده از استنباط محاسباتی را مستقیماً مدیریت نماید: چه چیز را اجازه می‌دهیم مورد استنباط قرار گیرد؟ تحت چه شرایطی؟ چه مسئولیتی در قبال آن و افشای آن وجود دارد؟ چه کنترلی بر آن صورت می‌گیرد و مجازات سوءاستفاده از آن چیست؟

تا وقتی پاسخی مناسب به این سؤالات نداریم، می‌توان انتظار داشت دیگران اطلاعات بیشتر و بیشتری در مورد ما به‌دست آورند، حال هرچه‌قدر هم که محتاط باشیم.


+ این مطلب اولین بار با عنوان «خیلی مراقبید ردپایی در اینترنت باقی نگذاريد؟ بیهوده تلاش نکنيد » روز 23 اردیبهشت 1398 در سایت ترجمان منتشر شده است.