صحبتهای دکتر سعید مدرسی دربارهی کلیپ معروف هلیا و لزوم رعایت اخلاق رسانهای در فضای مجازی در برنامه سلام تهران از شبکه پنج
وقتی فرزند ما وارد فضای مجازی میشود، مبتنی بر ارتباطاتی که در آن فضا شکل میگیرد، شروع به هویتیابی میکند. قبل از آن در فضای خانواده و کنار پدر و مادر است و همراهان او دوستان و مربیان مدرسه هستند و همه این محیطهای پیرامونی روی هویت یکپارچهای که یک بچه باید داشته باشد، اثر میگذارد. این هویت یعنی همان اخلاق و رفتار و مهارتهای خوبی که کسب کرده است. شبکه اجتماعی بهطور ذاتی، ارتباطات را بهنوعی شکل میدهد که ما اصطلاحاً به آن ارتباطات ناهمتراز تربیتی میگوییم. قبل از ورود به فضای مجازی، وقتی فرزند با یکی از دوستانش ارتباط داشت، تحت اشراف والدین بود. پدر و مادر میدانستند که دوستان فرزندش، چه روحیاتی دارند و در نتیجه این دوست برای فرزندشان مناسب است یا خیر. یا بهعنوانمثال دلیل اینکه یک مدرسه خوب برای فرزندان انتخاب میکنیم، این است که میدانیم محیط مدرسه روی اخلاق، رفتار و روان او اثرگذار است. وقتی فرزند ما بهصورت غیر مدیریت شده وارد شبکه اجتماعی میشود و درواقع یک مالکیت رسانهای زودهنگام به او میدهیم، مثل این میماند که این فرزند را در یک مدرسهای ثبتنام کردیم که نه میدانیم معلم این مدرسه کیست، نه میدانیم مدیر این مدرسه کیست، نه میدانیم دوستانش چه کسانی هستند و نه میدانیم چه محتوایی در اختیار فرزندمان قرار میگیرد.
نکته بعدی این است که فضای شبکههای اجتماعی و رسانههای اجتماعی، فضایی است که دید پذیری را بهشدت تشدید میکند. یعنی من بهعنوان یک نوجوان در دوران هیجانات نوجوانی، دوست دارم در فضای مجازی دیده شوم. و به همین دلیل رفتارهایی از خود بروز میدهم که ناهنجاریهای اجتماعی به وجود میآورد. مثل همین کلیپی که اخیراً در فضای مجازی پخش شد و خیلی از والدین را نگران کرد. یک دختر خانم نوجوان، در یک پارکی، در یک شهری، رفتاری از خود بروز داده است که باعث نگرانی عمومی خانوادهها شده است. در اینجا باید چند نکته جدی را تذکر بدهیم. اول اینکه خانوادهها باید بدانند کار رسانههای اجتماعی و شبکههای اجتماعی، بزرگنمایی است. در یک نقطهای از یک شهری یک نفر اتفاقی را رقمزده است. وقتی این اتفاق در شبکههای اجتماعی ضریب پیدا میکند و همه آنرا میبینند، مغز ما ناخودآگاه دچار خطای تعمیم میشود. خطای تعمیم یعنی میگوییم همهجا به این شکل شده است. همه پارکها این مدلی شده است و همه دخترخانمهای شهر هم مثل این دختر نوجوان شدهاند. این خطای ذهنی ماست که نتیجهاش از آنجایی است که ما متوجه نشدیم که فضای مجازی قابلیت بزرگنمایی و تشدید یک حادثه را دارد.
البته جا دارد در اینجا گریزی به اخلاق رسانهای هم بزنیم. توجه کنیم به فردی که این فیلم را میگیرد و افرادی که این فیلم را منتشر میکنند. توجه کنیم به افرادی که این فیلم را دریافت میکنند و هیچ عکسالعملی نشان نمیدهند و این سؤال برایشان پیش نمیآید که چرا این فیلم در حال پخش شدن است؟ وقتی ما به این نکته واقف باشیم، اخلاق رسانهای ایجاب میکند با کسی که این فیلم را پخش کرده هم برخورد کنیم. نکته بعدی این است که وقتی این فیلم منتشر میشود، اتفاق اصلی در مورد شخصیت اصلی فیلم میافتد. بعد از انتشار این فیلم، آن شخص دیگر نمیتواند برگردد و عذرخواهی کند. نمیتواند چون این فیلم همهجا پخششده است. اخلاق رسانهای ایجاب میکند وقتی محتوایی را دریافت میکنیم، اول از همه آثار آن بر روی خود و خانوادهمان را بررسی کنیم. ثانیاً بهشدت مراقب باشیم که ذهن ما را دچار خطای تعمیمی نکند که این ناهنجاری به وجود آمده را به همه تعمیم بدهیم و درنتیجه فضای جامعه دچار یک ناامنی شود. بهشخصه اگر برای من این کلیپ ارسال شود، اولین سؤال من از آن شخص ارسالکننده این است که چرا این فیلم را برای من فرستادید؟ و بعد از خودم این سؤال را میپرسم که من چرا باید این فیلم را منتشر کنم و سرپل انتشار یک پیام ناهنجار اجتماعی باشم؟ پس حواسمان باشد که باید در انتشار محتواهای رسانهای، مسئولیتپذیری داشته باشیم. و همچنین خصلت نافراموشی در فضای مجازی را فراموش نکنیم. چیزی در این فضا گم نمیشود. اگر محتوایی از فردی در این فضا منتشر کنیم، درواقع یک هویت تثبیتشده به آن شخص دادیم و به او گفتیم که تو دیگر نمیتوانی از این حالت خارج شوی و چهبسا همهکسانی که این فیلم را منتشر کردهاند در اختلالات شخصیتیِ فردی که این رفتار نابهنگام و ناهنجار را انجام داده است شریک هستند.